نياموز

دوست داشتن را از زنبور نياموز

زيرا زنبور از گلي به گل ديگر ميرود
دوست داشتن را از ماهي بياموز

كه اگه از اب جدا بشه ميميره

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 21:4 | |

چقدر خوبه

چقدر خوبه كسي هست كه وقتي بهش فكر ميكني

اونقدر گرم ميشي كه يادت ميره هوا چقد سرده

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 21:2 | |

با سيگار

با سيگار كشيدن كسي مرد نشد ولي...

با نامردي خيلي ها سيگاري شدن

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 20:54 | |

یادمان باشد

يادمان باشد:

اگر خاطرمان تنها ماند طلب عشق ز هر بي سرو پايي نكنيم

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 20:50 | |

دروغ

هميشه دروغ گفتن تلخ نيست

بهم بگو دوسم داري

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 20:46 | |

**قلب شکسته**

گاهي هيچكس را نداشته باشي بهتره

داشتن بعضي ها تنهاترت ميكنه

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 20:39 | |

برگــه ترحیمیم

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 16:59 | |

هی فلانی

هی فلانی....میدانی؟

می گویند رسم زندگی چنین است!

می آیند.

          می مانند.

                 عادت می دهند.

                                و می روند...

و تو در خود تنها می مانی.

راستی نگفتی

رسم تو نیز چنین است؟

مثل همه ی فلانی ها؟؟؟؟

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 6:15 | |

من باز ديوانه شـــــــــــــدم

چند روزي است که من باز ديوانه شـــــــــــــدم

                                        از غم دوري تــــــــــــو شمع و پروانه شدم

باز سجاده ي مـــــن رنگ چشمان تو شد

                                        مهر و تسبيح دلــــم مثل دستان تو شــــد

باز هم شب هاي من بوي باران مي دهــد

                                        بوي نمناک زميــــــن در بهـــاران مي دهــد

باز از اين پنجــــره باز شعر هايم مي روند

                                         گريه هايم مي رسند خنده هايم مي روند

باز از روي درخــت مرغ عشقم مي پـرد

                                         آتش عشقت مــــــراتا کجــاها مي بــــــرد

باز قلبم مي تپـــــــــــدخسته حال و بي نفس

                                         مي زند فرياد کـــــه خسته ام از اين قفس

باز شمعي مي شوم تا بسوزم جان و تن

                                          اشک هايم مي چکد بر دل و دامـان مـــن

من که رسوايت شــــدم مي نويسم بر درخـــــت

                                          مي نويسم درهـوا يا به روي سنگ سخت

مي نويسم از غمت شمع و پروانه شد

                                          چنــد روزي مي شودباز ديــوانه شـــــــدم

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 6:14 | |

خيس مي شونــــد

نمي دانـــــم چرا چشم هايم گاهي بي اختيار خيس مي شونــــد
مي گوينــــد حساسيت فصلــــي است !!!

آري ...

من به فصل فصل ِ اين دنياي ِ بي تو
حساســـــــــيت دارم ...

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 6:12 | |

غیرتت کجاست؟

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 6:10 | |

میروم اما بدان

میروم اما بدان یک سنگ هم خواهد شکست

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 6:9 | |

امید محال عشق داری

صادق محال عشق داری

دیوانه خیال عشق داری

از من به شما سلام بادا

وقتی که تو حال عشق داری

تندیس غزل بهانه ام باش

چون شور زلال عشق داری

شهد وشکرو شراب هستی

تو جام حلال عشق داری

جیم است دو تاق ابروانت

چون جیم جمال عشق داری

با عشق شباهتت عجین است

حقا که کمال عشق داری

گفتی که به بوسه اش امید است

شاید که وصال عشق داری

ای جان به فدای غصه هایت

از بس غم خواب عشق داری

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 6:6 | |

يه نصيحت از من

يه نصيحت از من: "جدي بگيرين لطفا!

با کسي که دوستش داريد ...

فيلم نبينيد ...

جايي نريد ...

آهنگ گوش ندهيد ...

کتاب نخوانيد ...

و کلا خاطره نسازيد !

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 6:5 | |

اینایی که تو پارک تنها یه گوشه میشینن و هندزفری تو گووششونه...

اینایی که تو خیابون همیشه سرشونو پایین میندازن و راه میرن...

اینایی که تو تاکسی همیشه خودشونو میچسبوونن به در...

اینایی که دلشون واسه هیشکی تنگ نمیشه...

اینارو باید خیلی مواظبشون باشی!

اینا هیچی واسه از دست دادن ندارن...

قبلاً یه نفر هر چی داشتن رو ازشون گرفته ...!!!

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 6:1 | |

دلم تنگ است

دلم تنگ است، دلم می سوزد از باغی که می سوزد

نه دیداری، نه بیداری، نه دستی از سر یاری

مرا آشفته می دارد چنین آشفته بازاری

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 5:59 | |

براي شنيدن صدايي

براي شنيدن صدايي که دوستش مي داري،

همين لحظه هم بسيار دير است.

افسوس خواهي خورد

زماني که از آن سوي سيم ها کسي بي احساس مي گويد

برقراري ارتباط با مشترک مورد نظر مقدور نمي باشد

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 5:58 | |

تو کیستی؟

تو کیستی؟
هان؟
یادم آمد...
...
تو همانی که روزی با پاهایت آمدی
و نماندی و رفتی!!!
و من...
من همانم
که روزی با دلم آمدم و ماندم و ماندم

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 5:56 | |

عشق واقعیه

اگه با دلت چیزی یا کسی رو دوست داری زیاد جدی نگیرش، چون ارزشی نداره،

چون کارِ دل دوست داشتنه، مثل کار چشم که دیدنه، اما

اگه یه روز با عقلت کسی رو دوست داشتی، اگه عقلت عاشق شد،

بدون که داری چیزی رو تجربه می کنی که اسمش:

عشق واقعیه

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 5:53 | |

مینویسم

مینویسم گاهی عشق شیرین است ،گاهی تلخ ،

اما هدیه ایست از سوی او،

مینویسم با این همه دلتنگی هایم ،

جز سکوت کردن چه دارم

جز دلی شکسته ،که آنهم صدایی ندارد.

با اشک چشمانم مینویسم خسته ام .

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 8:57 | |